افکار مخشوش و خسته ام

تیره و روشن،شب و روز و تلخ و شیرین گرد هم امدند،همچون موهای پریشان دختر بچه ای در باد

افکار مخشوش و خسته ام

تیره و روشن،شب و روز و تلخ و شیرین گرد هم امدند،همچون موهای پریشان دختر بچه ای در باد

افکار مخشوش و خسته ام

ما که ندیدیم ولی میگن
بودن کسایی که سرشون به کار خودشون بوده
و نمردن!

آخرین مطالب

خوشه های خشم

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۷ ق.ظ




سر کلاس شیمی بودم که خانم پاپری(دبیر شیمیمون!همون عشق معروف بنده)یه اشاره خیلی کوچیک به این کتاب کرد!آخر کلاس طبق معمول دنبالش راه افتادم(دو جلسس دیگه راه نمیوفتم) و در مورد کتاب پرسیدم گفت حتما بخونمش عصرش رفتم کتابخونه و کتابو گرفتم؛اولاش کسل کننده بود برام ولی چون حضرت عشق1(بین منو فریبا ایشون حضرت عشق یکه و دبیر ادبیاتمون حضرت عشق2)دوستش داشت منم خواستم بدونم چیه این کتاب!

توی تموم کارکترای رمان از کیسی خیلی بیشتر خوشم اومد!بیشتر حرفاشو چندین بار میخوندم تا بتونم هضمش کنم و گاهیم نمیکردم
یه آدم که تازه کشف کرده دنیارو!تازه فهمیده زندگی یعنی چی!آدمی که هیچکس درکش نمیکنه!یه آدم بی پروا که سعی میکنه فقط خوب باشه
این رمان داشت اسف بار بودن پیشرفت صنعت رو نشون میداد!توی این رمان مالکان روز به روز کمتر میشدند و ملک ها بیشتر!نیروی انسانی به درد نخور میشد و ابزار صنعتی جاشونو میگرفت!
اوج بدبختی و طمع سرمایه دار ها رو نشون میداد!
این رمان زندگی اغلب آدمای این دنیا چه در گذشته چه در آینده رو توی بیشتر کشور ها به قلم کشیده!شاید حالا هم چنین چیزهایی باشد!
آدما زمانی با هم یکی میشن که دیگه راهی نداشته باشن!داشت میگفت بجای خفظ کردن زندگی اسف بارمون با چنگ و دندون اگه شده از خودمون بگذریم برای بچه های بدبختمون!تسلیم نشدنو ازش فهمیدم!اینو فهمیدم که هر بی عرضه ای اگر گشنگی بکشه میتونه به تنهایی کل دمو دستگاه یه تا خرخره پر شده رو از بین ببره!
کوله ای که تا آخر رمان پر کردم این بود:بعضی جاها باید از خودمون بگذریم و زیر بار بدبختی نریم!شاید 10 نفر و 1000 نفرو بتونن نابود کنن ولی همه رو نمیتونن!پس نباید ظلمو بپذیریم!طماع نباشیم!طمع یه فلاکته!اوج بدبختیه که خودمون درکش نمیکنیم!هر چیزی که پیشرفته میشه برای راحتی و آسودگی همه مردم این جهانه!نه فقط یه سریا

#پیشنهاد میکنم با خونواده جود همراه شین و حتما این رمانو بخونین
#ببخشید نتونستم خوب شرحش بدم!
#مفصل راجب حضرت های عشق بعدا صحبت میکنم!

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۹
مَرمَر

نظرات  (۱۱)

۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۰:۴۸ سپهر صادقی
چقدر جالب ، احتمالا فردا برم کتابخونه و این کتاب رو بخونم :))))
پاسخ:
خوندید؟ :)
یادم باشه بخونمش :)
پاسخ:
حتما جز اولیت هات بذارش:) از نظرم درس زندگیه!
مرمر بانو خیلیییم عالی شرح دادی:)))
ممنون بابت پیشنهاد خوبت:)
پاسخ:
💕❤❤❤❤❤

حتما میخونیم 
ممنون عزیزم:)
پاسخ:
💖
۲۹ آذر ۹۶ ، ۱۳:۲۱ پسر انسان
جالب
اما وقت کو برای خواندن؟
پاسخ:
از نظرم بعد غذا و آب و پول در آوردن کتاب خوندن مهم ترین نیازه
برامون تعریف کن
پاسخ:
قصه حضرت های عشق رو یا خوده کتابو؟
۰۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۱۸ ** سیلاک **
ممنونم بابت معرفی کتاب :)))
پاسخ:
امیدوارم بدردت بخوره💞
کتاب و
پاسخ:
لذت کتاب به خوندنشه،لحن تعریفیمم اصلا خوب نیس میترسم از کتاب بدتون بیاد :(
اتفاقا من اسم این کتابو نوشته بودم تو دفترچه م که بعد کنکورم حتمن بخونم (:
پاسخ:
حتما بخون،البته دوستای من الانم که دارن برا کنکور میخونن روزی دو سه صفحه کتاب برای رفعه خستگیشون میخونن
آره خب برای رفع خستگی خوبه ولی من آدم بی جنبه ای هستم دوست دارم یه رمان یا کتاب شعر یا هر چیو شروع میکنم تا تهش برم ببندمش بذارم کنار ، دو سه صفحه خوندن سیر نمیشم 😂😂😂 بدتر ذهنم درگیر میشه
پاسخ:
منم قبلا اینجور بودم ولی الان دوست دارم تو زمان بیشتری تمومش کنم،دوست دارم با رمانه زندگی کنم
۱۲ دی ۹۶ ، ۲۲:۱۱ پسر انسان
بله...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">