فاز!
فاز واقعا پدیده عجیب و مهمیه!
گاهی وقتها که فاز خودم؛هم سن و سالهام و حتی کوچک تر ها و بزرگترها رو با هم مقایسه میکنم لبخند عجیبی رو لبم میشینه که تا عمق وجودمو قلقلک میده
میدونید خیلی حس فوق العاده ای هست که به دور از غرور و تکبر های بی دلیل به این نتیجه برسی که واو!من تو این موضوع موفق شدم؛یا حداقل موفق تر از خیلی از هم سن و سالها و کوچک تر ها و بزرگترها....
خیلی حس فوق العاده ای میتونه باشه وقتی دغدغه هاتو با دغدغه های بقیه مقایسه میکنی،فازتو با فاز بقیه!وقتی این کارو کردم از ته ته وجودم خوشحالی فوران کرد
فاز همه نوجوون ها تا میان سال ها اکثرا چیه؟جنس مخالف بازی! و چه خوبه به فازی برسی که اصلا یادت بره فرق جنس های مخالف از نظرت چی بود!!
فازشون شکست های عشقی متعدد و روابط عشقی بی سروتهه متعدده،البته اگر بشه اسم عشق رو بهشون نسبت داد که مسلما نمیشه
چه حس شیرینه وقتی تو اشفته بازار عشق که کمتر رابطه ای تاریخ انقضاش با ماست توی یخچال بقالی برابری نمیکنه؛یه رابطه مستحکم و بدور از هر حاشیه ای داشته باشی!
مثل خنکای نسیم بهاری میمونه زیر روسریت وقتی توی دوره ای که اصلا نمیشه فاز دوستی هارو تشخیص داد با عمق وجودت یه دوستی به عمیقی ده سال زندگی رو درک کرده باشی
اصلا میدونید مثل یه ماگ کاپوچینو وسط کشتکار توی دوشنبه یه هفته زمستونی میمونه وقتی که میبینی با همه خوب! و بد های جامعه و افرادش حس خوشبختی داری حس میکنی بزرگ شدی حس خاص بودن داری تکامل یافتن نسبت به دورو زمونت!نسبت به روابط و دغدغه های بقیه ...
براتون ارزو میکنم:)
مرمرنوشتی دیگر
همینه که دیگه ماها رو تحویل نمی گیرید!
+ تشبیه خیلی خیلی خوبی بود واقعا: مثل یه کاپوچینو....
++ جبران خلیل جبران می گفت تو از من تعریف می کنی در حالی که من از خودم بیزارم...زیرا تو آنچه هستم را می بینی و من آنچه می توانستم باشم... .